اقتصاد اسلامی" ـ 43

اقتصاد اسلامی” ـ ۴۳| این همانی اقتصاد اسلامی و اندوخته ‏داری_راسخ


به گزارش راسخ

گروه اقتصادیخبرگزاری تسنیم؛ پرونده “اقتصاد اسلامی” بخش۴۳ _سیستم اقتصادی اندوخته‌داری در طول سه قرن قبل با تغییرات و اصلاحات متعدد خود را به یک الگوی موفق جهانی تبدیل کرده است. در ابتدا در اروپا، سپس در ایالات متحده و ژاپن، و در دیگر کشورهای صنعتی، این سیستم توانسته رفاه و شرایط اقتصادی گسترش یافتهای را برای قسمت عمده‌ای از مردم به ارمغان بیاورد.

در این عرصه زیاد تر بخوانید

در پی این شرایط، کشورهای در حال گسترش با مشاهده پیروزی‌های اقتصادی غرب، تلاش می‌کنند الگو‌های شبیهی برای پیشرفت خود به کار گیرند. در این راستا، تعداد بسیاری از ملت‌ها به‌اختصاصی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین جستوجو دستیابی به رفاه شبیه با کشورهای گسترش‌یافته می باشند و سیستم اقتصادی اندوخته‌داری را به‌گفتن راهی برای رسیدن به این مقصد در نظر می‌گیرند. این نگاه در ذهنیت عمومی به گفتن راهی برای دستیابی به رشد اقتصادی و پیشرفت اجتماعی در نظر گرفته می‌شود.

در تعداد بسیاری از جوامع در حال گسترش، حاکمان، روشنفکران و اقتصاددانان به‌اختصاصی آنهایی که با سازوکار سیستم اندوخته‌داری آشنا می باشند، به‌شکل گسترده‌ای از این سیستم حمایتکرده‌اند. آنها به این نتیجه رسیده‌اند که انتخاب این سیستم اقتصادی جهت بهبود شرایط اقتصادی می‌شود، و بطور همزمان امکان آزادی فردی و اجتماعی را نیز فراهم می‌آورد. این دو عامل، رونق اقتصادی و آزادی طبیعی، به‌گفتن مزایای مهم اندوخته‌داری در نظر گرفته می‌شود.

درعین‌حال، باید او گفت انتخاب سیستم اقتصادی اندوخته‌داری در جوامع گوناگون یک تصمیم اقتصادی نیست بلکه یک تصمیم فلسفی است. این سیستم بر مبنای آزادی فردی بنا نهاده شده و تعداد بسیاری از کشورها به‌اختصاصی کشورهای در حال گسترش، با دقت به مزایای اقتصادی و اجتماعی که از آن برخوردار خواهد شد، این مدل را به‌گفتن مسیر گسترش خود پذیرفته‌اند.

تردیدها در رابطه جایگزینی سیستم اقتصادی بدیل
برای تعداد بسیاری از اقتصاددانان مسلمان و افرادی که به مطالعه اقتصاد اسلامی پرداخته‌اند، روبه رو با ایده تبیین یک سیستم اقتصادی جدا گانه از اندوخته‌داری، امری چالش‌برانگیز است. چراکه طبعاً در شرایطی که سیستم اندوخته‌داری با دستاوردهای ملموس و تغیرات خود در عرصه پیشرفت اقتصادی و رفاه عمومی، موفق عمل کرده است، ایده‌پردازی برای یک مدل اقتصادی جانشین، که بر مبنای آموزه‌های اسلامی قرار گیرد، سؤالات بسیاری را برمی‌انگیزد.

ادامه مطلب
گاز 53 هزار سکونت گاه غیردائم قطع شد_راسخ

این افراد در روبه رو با نقدهای داخل به سیستم اندوخته‌داری، و پافشاری برخی از اسلام‌شناسان و اقتصاددانان بر لزوم پیاده‌سازی یک سیستم اقتصادی اسلامی، به چالش‌های این رویکرد می‌اندیشند. چطور امکان پذیر سیستمی که بیشتر از سه قرن در عرصه جهانی نقل بوده، به همراه همه دستاوردهایش، کنار گذاشته شود؟ چه سیستمی می‌تواند جانشین آن شود؟

با اهمیت ترین سؤالی که نقل می‌شود، این است که سیستم اقتصادی اسلامی، که ریشه در چهارده قرن پیش دارد، چه دستاوردهایی می‌تواند در برابر سیستم‌های مدرن همانند اندوخته‌داری اراعه دهد. حقیقت این است که در شرایطی که این سیستم‌ها بطور عملی در جوامع اسلامی پیاده نشده‌اند، اشکار نیست که آیا قادر خواهند می بود مشکلات اقتصادی روز را بطور مؤثر حل کنند و در عرصه رفاه، پیشرفت و گسترش بطور ملموس مؤثر باشند، بدون این که همان مشکلات و معضلات حاضر در اندوخته‌داری را تکرار کنند، یا خیر.

ابعاد انتقاد از سیستم اقتصادی اسلام

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در وب سایت خبری راسخ بخوانید.

این شرایط جهت شده، تعداد بسیاری از تحصیلکردگان و تحلیلگران، رویکردهایی که به جستوجو تشکیل مجدد سیستم اقتصادی شبیه سیستم اندوخته‌داری با مبانی اسلامی می باشند، را همانند به تشکیل مجدد چرخ می‌دانند. آنها اعتقاد دارند تلاش برای بازآفرینی سیستم‌های اقتصادی شبیه اندوخته‌داری بدون دقت به دستاوردهای قبل، تنها تبدیل تحمیل هزینه‌های زیاد و تشکیل تأخیر در گسترش و پیشرفت خواهد شد.

تعداد بسیاری از مخالفان مطرح مدل اسلامی، به گفتن ویژگی‌هایی همچون آزادی مصرف، انتخاب شغل، مالکیت خصوصی، و پرداخت عادلانه دستمزد، به‌گفتن اصول مشترک بین سیستم اقتصادی اسلام و سیستم اندوخته‌داری می‌پردازند و استدلال می‌کنند که این چنین ویژگی‌هایی در هر دو سیستم بطور مشترک وجود دارد. از این‌رو، آنها به این نتیجه می‌رسند که الزام طراحی و تدوین یک سیستم اقتصادی نزدیک به نام «اسلام» ضرورتی ندارد. به این ترتیب، تعداد بسیاری از این منتقدان و موافقان سیستم اقتصادی اسلام، آن را شبیه سیستم اندوخته‌داری می‌دانند و حتی برخی آن را الگویی اقتباسی از اندوخته‌داری می‌پندارند. در نظر این گروه، سیستم اقتصادی اسلام تنها نسخه‌ای از سیستم اقتصادی غربی است که به شکل خاص از نگاه اسلامی نقل شده و هیچ تفاوتی اساسی با سیستم‌های مدرن ندارد.

ادامه مطلب
رشد معامله های صندوق های اندوخته گذاری در بازار مشتقه_راسخ

از نظر دیگر، انتقاداتی نیز بر تاریخ‌گرایی سیستم اقتصادی اسلام نقل می‌شود. به باور برخی منتقدان، سیستم اقتصادی اسلام یادآور یک مدل اجتماعی و معیشتی است که به چهارده قرن پیش تعلق دارد و در دنیای مدرن کارآیی و مزیتی نسبت به سیستم‌های اقتصادی نوین ندارد.

این چنین از طرفی، در بازدید علل شکل‌گیری دیدگاه‌های شبیه سیستم اقتصادی اندوخته‌داری در بین اقتصاددانان و تحصیلکردگان مسلمان، می‌توان به برخی روایت‌ها و آموزه‌های دینی اشاره کرد. این روایت‌ها که به اصولی همچون آزادی کسب‌وکار، ممنوعیت نرخ‌گذاری و واگذاری تعیین قیمت‌ها به خداوند و تفسیر آن به اراعه و تقاضا اشاره دارند، به‌نوعی علتشده‌اند که تعداد بسیاری از این افراد، سیستم اقتصادی اسلام را شبیه با سیستم اندوخته‌داری برداشت کنند. این مشابهت‌ها در ذهن برخی، عرصه‌ساز پذیرفتن الگوی اقتصادی اندوخته‌داری به‌گفتن مدلی قابل اجرا در دنیای اسلام شده است.

دیگر این که در او گفت و گو‌هایی که حوالی تفاوت‌های بین سیستم اقتصادی اسلام و اندوخته‌داری نقل می‌شود، نوشته ربا یکی از با اهمیت ترین اختلافات است. در حالی که منفعت در سیستم اندوخته‌داری به‌گفتن یک ابزار اقتصادی پذیرفته شده و در اسلام ممنوع است، برخی از اقتصاددانان و متفکران مسلمان، اختلافات حاضر بین «ربا» و «منفعت» را مورد او گفت و گو قرار داده و استدلال می‌کنند که حتی اگر منفعت را معادل ربا بدانیم، حذف آن از زندگی مسلمانان کافی است. آنها اعتقاد دارند که نباید به علت این چنین تفاوت‌هایی، کل سیستم اندوخته‌داری را رد کرد.

با این تفاصیل و با این نگاه‌ها، تعداد بسیاری از منتقدان سیستم اقتصادی اسلام، با پافشاری بر مشابهت‌های زیاد زیاد این سیستم با سیستم اندوخته‌داری، اعتقاد دارند که هیچ علت موجهی برای جایگزینی کامل آن با سیستم‌های تازه وجود ندارد. آنها استدلال می‌کنند که در نهایت، تفاوت‌های حاضر نمی‌تواند بهانه‌ای برای تشکیل یک سیستم اقتصادی تازه و پیچیده باشد، به‌اختصاصی که سیستم اندوخته‌داری از لحاظ عملی توانسته پیروزی‌هایی در دنیای مدرن به‌دست آورد و پیاده‌سازی آن در جوامع اسلامی نیز چالش‌های خود را به همراه خواهد داشت.

ادامه مطلب
علت لغو افتتاح 100مگاواتی نیروگاه های تجدیدپذیر اظهار شد_راسخ

مبنایی برای قیاس سیستم‌ها
قیاس بین سیستم‌های اقتصادی وقتی می‌تواند سودمند باشد که به بازدید اجزای شبیه و متفاوت یک سیستم با سیستم دیگر پرداخته شود. به‌گفتن مثال، امکان پذیر بازدید مشابهت‌ها و تفاوت‌ها بین عنصر «مالکیت خصوصی» در دو سیستم اندوخته‌داری و اسلام، نشان دهد که در این مقوله خاص، تفاوت‌های چشم‌گیری وجود ندارد. اما برای برسی دقیق، باید تأثیرات کلان و جهت‌گیری‌های عمده‌ای که از کارکرد هر سیستم حاصل می‌شود، در نظر گرفته شوند. این تحلیل به‌اختصاصی وقتی الزامی است که بخواهیم کارکرد کلی یک سیستم اقتصادی را در قیاس با سیستم فرد دیگر بسنجیم.

گو این که قیاس سیستم‌ها، زیاد فراتر از تطابق‌های جزئی است که در آن به گمان زیادً عقل بشری مشابهت‌هایی در مفاهیم گوناگون بین دو سیستم همانند هم اشکار می‌کند.

مناسب است اینجا، قیاس مختصری بین نقش فرد و دولت در اقتصاد اسلامی و غربی داشته باشیم.

انسان و دولت، در سیستم اسلامی و غربی
به گفتن مثال، در سیستم اقتصادی اسلام، انسان‌ها به‌گفتن کارگزاران اقتصادی با ظرفیت‌های اختصاصی‌ای در مصرف، تشکیل، مبادله و حتی در همه این عرصه‌ها فعالیت می‌کنند. این افراد بر پایه فطرتی خلق شده‌اند که توانایی توانایی صفات خداوندی را دارند. در این سیستم، مالکیت بر عوامل تشکیل تنها یک حق شخصی نیست، بلکه نوعی امانت از جانب خالق است. به این علت، انسان اسلامی در فضای اقتصادی خود به اصول دین و آموزش‌های آن بطور دائمی پایبند است. این انسان، با برخورداری از تعالیم اسلامی، درعین‌حال که در تشکیل و مصرف کارآمد است، در عمل نیز به مقوله‌های اخلاقی همچون اجتناب از اسراف و تبذیر نیز اهمیت اختصاصی‌ای می‌دهد. اسلام به انسان پیشنهاد می‌کند که در مصرف منبع های بطور مؤثر عمل کند و از ابراز کارآیی‌های پایین و اسراف جلوگیری نماید.

ادامه مطلب
شفاف سازی 4 پالایشی روی کدال/ارامش به بورس بر می گردد؟_راسخ

این چنین یکی از ویژگی‌های برجسته انسان در این سیستم اقتصادی، نوع دوستی و تمایل به پشتیبانی به دیگران است. حتی در مواقعی که فراهم نیازهای خود الزامی است، این افراد به فراهم مالی نیازهای دیگران پیش از فراهم نیازهای شخصی خود عمل می‌کنند. این ویژگی حس رضایت و افتخار فرد از این نوع کار خیر و نیکو را در پی دارد.

این چنین در این ساختار نقش دولت نیز تعیین‌کننده است. در این ساختار اقتصادی، انسان اسلامی به‌گفتن فردی جدا گانه عمل نمی‌کند، بلکه دولت اسلامی را به‌گفتن نهادی می‌بیند که بر پایه کلام وحی و ضوابط اسلامی، بر تنظیم‌گری و از بین بردن فقر و ریل‌گذاری و رتق و فتق منبع های عمومی، وجود فعال دارد. دولت اسلامی، با وضع قوانین مبتنی بر اصول دینی، بر روابط بین افراد و بین فرد و مالکیت‌ها نظارت دارد. این قوانین و مداخلات دولت در اقتصاد برای تنظیم و اجرای سیاست‌ها، یقیناً مخلّ آزادی فردی نمی‌باشد، بلکه آن را در جهت بهبود جامعه و تحقق اهداف اسلامی در اقتصاد سوق می‌دهد. این رویکرد اقتصادی، برخاسته از جهان‌بینی اسلامی است که در آن فرد مسلمان نه تنها در اقتصاد، بلکه در همه ابعاد زندگی خود بطور مستمر به آموزه‌های دین پایبند است. این آموزه‌ها در ذهنیت و عینیت زندگی اقتصادی او وجود دارند و تأثیرات آنها در تفکر و عمل او نمایان است. مداخلات اقتصادی دولت اسلامی، در این چارچوب، به‌گفتن ابزاری برای تحقق عدل اجتماعی و اقتصادی مورد پافشاری قرار می‌گیرد، نه موانعی برای آزادی فردی.

در روبه رو، در سیستم اقتصادی اندوخته‌داری، انسان به‌گفتن موجودی کاملاً آزاد شناخته می‌شود که از قید هرگونه محدودیتی از جمله قوانین، مقررات، دین و دولت رهاست. به عبارتی دیگر، در این سیستم هیچ‌گونه مداخله‌ای از نهادهای گوناگون در عملکردهای فردی، به‌اختصاصی در عرصه اقتصاد، پذیرفته نمی‌شود. در این چنین سیستمی، نوع‌دوستی و پشتیبانی به دیگران مفهومی ندارد. چراکه در اندوخته‌داری هر فرد خود را موجودی جدا گانه می‌داند و منافع و خواسته‌های خود را مطابق معیارهای فردی جست‌وجو و فراهم می‌کند. از آنجا که افراد از یکدیگر جدا و جدا گانه می باشند، مفاهیمی همچون احسان، انفاق و نوع‌دوستی در این سیستم جایی ندارد و هر فرد تنها به جستوجو بهبود حالت اقتصادی خود بدون در نظر گرفتن نیازهای دیگران است.

ادامه مطلب
چهار شرکت سود سهام عدل را واریز نکرده اند_راسخ

تفاوت‌های مبنایی سیستم‌های اقتصادی
با دقت به آنچه که گفتن شد، و با در نظر گرفتن این مسئله که رفتارهای اقتصادی تحت تأثیر نوع سیستم‌های اقتصادی قرار دارد، این قضیه به درستی قابل فهمیدن است که رویکرد مبنایی و فلسفی هر سیستم، تفاوت‌های چشمگیری در کارکرد آن تشکیل می‌کند. به عبارت دیگر، برخلاف گفتار منتقدان به اقتصاد اسلامی، نمی‌توان تنها بر پایه اشتراکات ظاهری دو سیستم اقتصادی، آنها را یکسان دانست، بلکه باید به تفاوت‌های بنیادین هر یک دقت داشت.

این چنین یکی از با اهمیت ترین تفاوت‌ها در بین سیستم‌های اقتصادی به نوع رابطه آنها با دین بازمی‌گردد. در برخی سیستم‌ها، دین به‌گفتن روح غالب بر ساختار و نهادهای اقتصادی عمل می‌کند و تأثیر بسزایی بر رفتارهای اقتصادی افراد دارد. در روبه رو، در دیگر سیستم‌ها، دین جایگاه تأثیرگذاری در شکل‌دهی به سبک زندگی و فعالیت‌های اقتصادی ندارد و به‌نوعی در عمل، محلی از اعراب ندارد.

این تفاوت‌های مبنایی در تأثیرگذاری دین بر سیستم‌های اقتصادی، تبدیل پیامدهای کاملاً متغیری در کارکردهای هر سیستم خواهد شد.

بر پایه آنچه گفتن شد، تنها در قسمت‌هایی می‌توان اشتراکاتی بین این دو سیستم اشکار کرد. این اشتراکات عمدتاً در جنبه‌های فنی و فیزیکی سیستم‌ها قرار دارند و ارتباطی با مباحث نظری و فلسفی بنیادی هر یک از این دو سیستم ندارند.

اما در قسمت‌هایی که نمایانگر ویژگی‌های سیستم اقتصادی اندوخته‌داری و اسلام می باشند، تفاوت‌های اساسی به‌وضوح مشهود است. این تفاوت‌ها از منظر فلسفی و مبنایی کاملاً قابل دقت است و مشخص می کند که سیستم اقتصادی اسلام، با دقت به اصول و مفاهیم خود، نمی‌تواند همانند سیستم اقتصادی اندوخته‌داری باشد. به این علت، جواب به این سوال که «آیا سیستم اقتصادی اسلام همان سیستم اندوخته‌داری است یا خیر»، قطعاً منفی خواهد می بود.

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
کسب وکار

اخبار ورزشی

اخبار اقتصادی

فرهنگ وهنر

سلامتی

اخبار تکنولوژی



منبع