به گزارش راسخ
گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم: در دنیای هنر و رسانه، خصوصاً در صنعت سینما و تلویزیون، نقش بازیگران و هنرمندان در ساخت سریالها و فیلمها همیشه با چالشها و فشارهای متغیری مواجه بوده است. یکی از او گفت و گوهای داغ آن روزها (فتنه ۸۸) و حتی بعدها در ساخت آثار فرد دیگر هم رقم خورد بایکوت بازیگران می بود. جریانی که برای وجود بازیگران در پروژههایی رقم خورد که طبق معمولً از سوی برخی گروهها و جریانهای خاص مورد نقد قرار میگیرند.
مثالهای تعداد بسیاری از این دست وجود دارد که یکی از بارزترین آنها، پندار اکبری است که در سریال «گاندو» ایفای نقش کرده و میگوید به او حرف های شده که بازیگران این سریال نباید در پروژههای دیگر وجود داشته باشند. این نوشته، یادآور سخن بگوییدهای علیرام نورایی است که از خط خوردن نامش از پروژههای گوناگون برای وجود در سریالهای شبیه میگوید.
بازیگران این دست پروژهها طبق معمولً با چالشهای بسیاری روبه رو خواهد شد، چرا که تعداد بسیاری از این آثار به نوعی در راستای حمایتاز نظام و سیاستهای داخلی کشورها ساخته خواهد شد. علیرام نورایی در گفتگو با خبرگزاری تسنیم در خصوص این پروژهها میگوید: «سریالهای استراتژیک بخشی از تاریخ معاصر را به عکس میکشند و مردم با دقت به شرایط حاضر، آماده دیدن و شنیدن حقیقتها می باشند». وی به ساخت سریالهایی همچون «قلادههای طلا» و «گاندو» اشاره میکند و آنها را آثار روشنگر میداند که مردم را از تعداد بسیاری از فشارها و رویدادهای پنهانی آگاه میکند.
در کنار علیرام نورایی تعداد بسیاری از بازیگران دیگر هم بودند مقصدِ تعداد بسیاری از فشارها و تهدیدات قرار گرفتند تا در پروژههای استراتژیک حاضر نشوند. اما اوج بایکوت بازیگران سپس از بازی در فیلمهایی همچون «قلادههای طلا»، «آخرنامه» و حتی بعدها با «گاندو» رقم خورد. به حرف های تعداد بسیاری از بازیگران که در این چنین پروژههایی بازی کردند؛ این آثار طبق معمولً با چالشهایی همانند مانع ها تشکیل، تحریم از سوی برخی رسانهها و گروههای خاص روبه رو خواهد شد و این نوع پروژهها در برخی موارد میتوانند علتتهدید و سختی علیه بازیگران و کارگردانها شوند.
از دیگر نکات قابل دقت این است که هنگامی سریالهای امنیتی و پلیسی همچون «گاندو» ساخته شدند، این بایکوتها ادامه اشکار کرد و حتی در سال ۱۴۰۱ ناظر بودیم که برخی از بازیگران و هنرمندان که در این پروژهها فعالیت داشتند، نه تنها با بایکوت روبه رو شدند بلکه برخی از آنها دچار تهدید، ضرب و شتم نیز قرار گرفتند. یکی از مثالهای بارز این رویدادها مهران رحبی است که برای وجود در پروژههای اینچنینی، فشارهای شدید و حتی خشونتهای فیزیکی را توانایی کرد.
این نوشته نشاندهنده شدت اختلافات سیاسی و اجتماعی در عرصه هنر و رسانه است و مشخص می کند که هنرمندان و بازیگران نه تنها باید با فشارهای اجتماعی و سیاسی مواجه شوند، بلکه امکان پذیر به علت مواضع خود در روبه رو این پروژهها با تهدیداتی روبه رو شوند.
دلنشین است که اکبر سنگی بازیگر «قلادههای طلا» با همه فشارهایی که به واسطه بازی در این فیلم به او و برخی دیگر از همکارانش داخل شد، ترجیح داد پرده از یک باور قلبی بردارد. او در جریان او گفتوگویی با خبرنگار تسنیم این مسئله را نقل کرد: «من هنرپیشه کارهای ارزشی، آرمانی و تاریخیام؛ که دیگر امروز ساخته نمیشود؛ نسل ما هنرپیشهای پرورش نکرده که بتوانند فضای سطحی و حرکت سفارشی، باند و گروهبازی را تحمل کنند. همیشه حرف هایام و باز هم میگویم “من با باور راسخ قلادههای طلا را بازی کردم” هرکس هم میخواهد او گفت و گو کند بیاید و به جای عوامفریبی و فرار از حقیقت، سخن بگویید کنیم.
من با باورم نقش و کاراکتر و وجود در هر تاثییر هنری را میپذیرم و عمده کارهای من هم در دل و جان مردم باقی مانده است؛ به من میگویند در سیاسیون طرفدار کدام گروه و جناح هستی میگویم هر گروه و جناحی که به مردم پشتیبانی کند.»
اگر به مثالهای شبیه در سینما و تلویزیون کشورهای دیگر نگاه کنیم، خواهیم دید که در تعداد بسیاری از جوامع، هنرمندان و بازیگران در پروژههای حمایتاز حکومت و نظامهای سیاسی و امنیتی نیز با چالشهای شبیهی مواجه می باشند. برای مثال، در برخی کشورهای غربی، بازیگرانی که در پروژههای مرتبط با امنیت ملی یا در راستای حمایتاز دولتهای خاص بازی میکنند، با انتقادات و تحریمهای مختلفی از سوی مخالفان سیاسی و اجتماعی روبه رو خواهد شد.
در کنار این مسائل، تفاوتهای فرهنگی و سیاسی در کشورهای گوناگون نیز به پیچیدگیهای این نوشته افزوده است. بهطور مثال، در کشورهای غربی همانند آمریکا، بازیگرانی که در پروژههای مرتبط با امنیت ملی یا حمایتاز دولتها فعالیت میکنند، امکان پذیر با اعتراضات و انتقادات شدید از سوی گروههای اپوزیسیون مواجه شوند. این گروهها بر این باورند که هنرمندان نباید در پروژههایی که دیدگاههای سیاسی خاصی را تبلیغ میکنند، شراکت داشته باشند. در روبه رو، در کشورهایی همانند چین و روسیه، هنرمندان بهطور معمول در حمایتاز سیاستهای دولتی و ایدئولوژیهای خاص فعالیت میکنند و این پروژهها طبق معمولً کمتر با اعتراضهای عمومی روبه رو خواهد شد.
این حالت نشاندهنده چالشهای جدّی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که پروژههای امنیتی و سیاسی با آن مواجه می باشند. بازیگران و هنرمندانی که در این آثار شراکت دارند، باید آماده مقابله با فشارهای مختلفی باشند که میتواند بر حرفه و زندگی شخصی آنها اثرگذار باشد.
در این بین، با لیاقت است که هنرمندان و کارهای روشنگرایانه در این حوزهها مورد تقدیر قرار گیرند. بهاختصاصی آثار و هنرمندانی که در عرصههایی چون «فتنه ۸۸» یا آشوبهای شبیه فعالیت کردهاند. متأسفانه، بعضی اوقات برخی هنرمندان به علت نگرانی از حواشی و برچسبها، ترجیح خواهند داد در این پروژهها وجود اشکار نکنند. این در حالی است که این چنین آثاری میتوانند به ارتقاء آگاهی عمومی و روشن کردن حقیقتها در جامعه پشتیبانی کنند.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
کسب وکار