به گزارش راسخ
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، «قصه ظهر جمعه» از برنامههای شاخص رادیو ایران است که سال ها است ظهرهای جمعه با مقصد روایت قصه ها و افسانه های ایرانی پخش می شود. برنامهای که مخاطب را با قصههای متون کهن و کلاسیک همانند مثنوی، علتالطیر، شاهنامه و … همراه میکند.
اگر اغراق نشود، «قصه ظهر جمعه» یکی از برنامه های پرطرفدار رادیوست. «قصه ظهر جمعه» برنامهای می بود که توسط فضل الله مهتدی معروف به (صبحی) از بدو تاسیس رادیو در سال ۱۳۱۹ پایه گذاری شد و بعد از اخبار سراسری و تنها با یک هفته تأخیر نسبت آن، قدیمیترین و بادوامترین برنامه رادیو در ایران است که در طول سالیان متمادی راویان بسیاری همچون فضلالله مهتدی، علی جواهر کلام، ایرج گلسرخی، حمید عاملی، مصطفی موسوی گرمارودی، رضا رهگذر، مریم نشیبی و علی عابدی به خود دیده است.
آرم این برنامه، یکی از خاطرهانگیزترین موسیقی ها و آرم های برنامه های رادیویی برای شنوندگان قدیمی این رسانه است؛ به طوری که برای آنان نوعی حالت نوستالژیک اشکار کرده است.
همه ما بچههای دیروز و امروز با قصهگویی بزرگ شده و با قهرمانان قصه به رویاهایمان سفر کردهایم، رویاهایی که همهشدنی نیستند. رویاهایی که خودمان را در سرزمینهایی پر از گل و درخت و… فکر میکردیم. به همین علت هنگامی سخن بگویید از قصه میشود که بزرگترها برایمان تعریف میکنند، ناخودآگاه لبخندی به لب میآوریم و با خودمان میگوییم یادش بخیر… .
بدون شک رادیو در این کار پرتأثیر بوده، چون از بدو تاسیس رادیو در سال ۱۳۱۹، قصهگویی هم رنگ و لعاب رسانهای به خودش گرفت و از همان سال برنامهای به نام «قصه ظهر جمعه» اغاز به پخش شد، قصهای که ۸۲سال است در رادیو ایران ادامه دارد و تا این مدت هم این برنامه خاطرهانگیز برای مخاطبان حسوحال خاصی دارد و بینظیر است.
در طول این سالها گویندگان تعداد بسیاری گوینده این برنامه بودند و چند سالی است که سکانداری این برنامه بهمسئولیت رضا خضرایی گوینده قدیمی رادیو است که با این گوینده درمورد ورودش به رادیو، علاقمندی هایش و … او گفتوگو کردیم.
رضا خضرایی، گوینده در جواب به این سوال که شما سالها است در رادیو به گفتن گوینده فعالیت دارید. اگر قرار باشد خودتان را برسی کنید، فکر میکنید در کجای مسیر قرار دارید؟توضیح می دهد: این را باید شنوندهها و مخاطبان جواب بدهند که چطور من را برسی میکنند. یقیناً من در همه برنامهها تلاش می کنم بهترین اجرا را داشته باشم و از همه ازمایش ها و توانایم منفعت گیری کنم.
وی درمورد این که چطور رادیو را برای اجرا انتخاب کرد؟ و این که آیا همیشه علاقمند به این رسانه بوده؟ میگوید: من کرمانی هستم. وقتی که دبیرستان میرفتم به اتفاق بچههای هم دورهای تئاتر کار میکردیم و در مسابقات فن و گفتن و دکلمه هم وجود داشتم. تقریباً هر سال هم جزو نفرات برتر میشدم و به اردوی رامسر اعزام میشدم. به یاد دارم در دورههای کارشناسان که از تهران میآمدند، شرکت میکردم. اما داستان ورود من به رادیو دلنشین است. نمایشنامهای با دوستان کار می کردیم، نمایشنامهای سیاه نوشته استاد علی نصیریان اواخر سال ۵۱ می بود. گزارشگر رادیو آمد پشت صحنه تا گزارشی از برنامه اجرا شده تهیه کند.
او خطاب به من او گفت: «آقا صدای شما به درد رادیو میخورد و برای گویندگی خوب است. دوست دارید در این عرصه هم فعالیت داشته باشید؟» من هم به او گفتم بدم نمی یاد و همین شد که راهی رادیو کرمان شدم. سپس از پذیرفته شدن در آزمون اواخر سال ۵۱ عملاً از فروردین سال ۵۲ فعالیتم را به گفتن گوینده در رادیو کرمان اغاز کردم، یعنی تا به امروز نزدیک به ۵۲ سال.
این گوینده در جواب به این سوال که تا این مدت هم با همان شور و علاقه ای که روز اول پشت میکروفن رادیو نشسته می بود، با همین علاقه کار فعالیت میکند؟گفتن می کند: بله. از همان زمان روز به روز علاقمندی من به اجرای رادیویی زیاد تر شد و تا این مدت هم پشت میکروفون رادیو قرار میگیرم، همان حس و حال را دارم. حس میکنم شنوندگانی که صدای من را میشنوند به خوبی با من ربط برقرار میکنند.
وی در ادامه با اشاره به این که ما در رادیو باید برنامههایی را تهیه کنیم که اطلاعات کاربردی و سودمند در اختیار شنوندگان قرار بدهیم، میافزاید: با دقت به گسترش وسایل ربط جمعی و فضای مجازی کار برنامه سازان دشوار است و باید تلاش بیشتری در برنامهسازی داشته باشند تا برنامههایشان پرشونده شود.
خضرایی درمورد این که آیا شنونده برنامههای خودش است، گفتن میکند: من تقریباً برنامههای خودم را میشنوم. چون معتقدم احتمالا در نوع خوانش و ارتباطی که با شنوندگان برقرار میکنم ملزوم باشد قسمتهایی را اصلاح کنم. به این علت منتقد خودم هستم.
این گوینده درمورد این که به گفتن پیشکسوت رادیو تا چه مقدار تواناییتان را در اختیار جوانان قرار می دهید؟ میافزاید: گفتن پیشکسوت را برای خودم منفعت گیری نمیکنم، چون بزرگانی می باشند که از من پیشکسوتترند و جای استادان من می باشند اما اگر از من سوال بپرسند، حتماً تجربیاتم را در اختیار میگذارم و اگر بنا به راهنمایی باشد با کمال میل انجام میدهم.
وی درمورد این که سپس از این همه سال رادیو را چطور توصیف میکنید؟ گفتن می کند: این جمله معروف را شنیدید که رادیو رسانهای گرم است. رادیو رسانهای است که مردم بدون هیچ واسطه در هر جایی میتوانند ربط برقرار کنند. تلویزیون اینطوری نیست. حتماً باید دستگاه را داشته باشید اما شما با یک رادیوی تو جیبی میتوانید با گوینده، تهیهکننده و با هرکسی که در حال برنامهسازی است، ربط برقرار کنید. در ماشین به طور معمول شنوندگان، شبکههای گوناگون رادیو را گوش میکنند. رادیو میتواند به مخاطبانش مشاوره بدهد و در عرصههای ادبیات به مخاطبان پشتیبانی کند. از جمله در رابطه درست سخن بگویید کردن، درست سخن گفتن، فارسی را پاس داشتن و … امیدوارم سپس از این همه سال رضایت مخاطبان را جلب کرده باشم. هنگامی شنونده از نحوه اجرای من راضی باشد، همین نوشته به من قوت قلب میدهد. در آخر از مسئولان می خواهم مقداری زیاد تر به وضعییت معیشتی همکاران به خصوص آنهایی که برنامهای یا قراردادی می باشند، دقت کنند. دریافتی بچههای رادیو قابل قیاس با دریافتهایی که همکاران در تلویزیون دارند، نیست. انشاالله که ریاست و معاون محترم سازمان در این عرصه هوای همکاران زیاد تر داشته باشند.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
کسب وکار