تسلسل کمبود برق و گاز؛ مقصر یک فرد یا دولت نیست

تسلسل افتبرق و گاز؛ تقصیر کار یک فرد یا دولت نیست_راسخ

[ad_1]
به گزارش راسخ

به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در عکس العمل به سریال افتو قطع برق و گاز در سرزمین و اراعه اطلاعات نادرست از طرف دولت در این خصوص و این چنین انداختن همه تقصیرها به گردن دولت شهید رئیسی، این نوشته را مورد واکاوی دقیق قرار داد و نوشت:

سالهاست که مردم شریف ایران با سریال غمگین کننده و تأمل برانگیزی تحت گفتن (زمستان و تابستان و افتو قطع برق و گاز) روبه رو و بدون هیچ توضیح قانع کننده ای آنرا به اجبار پذیرفته و روز به روز ناظر تشدید و تغلیظ آن میباشند!! در خصوص این نوشته و دلایل ابراز این افتو محدودیت ها، سالهاست که سخنان، دلایل، توجیهات و بهانه های بسیاری از جانب دولتها، مقامات ذیربط، جناح ها و برخی از کارشناسان نقل و به خورد رسانه ها و مردم عزیزمان داده میشود که اگر بخواهیم بیطرفانه، وجدانی و فراجناحی به نوشته بنگریم، باید بگویم که غالب این دلایل و سخنان مطروحه، غیرقابل قبول و توجیهاتی بیش نمیباشند و نمیدانم چرا آقایان مسئول به علل و حقیقت ابراز این بحران اشاره نمیکنند؟

به همین خاطر درصدد واکاوی این نوشته برآمدم تا در جهت تنویر افکار عمومی با نگارش این یادداشت اقتصادی، به دلایل واقعی ابراز بحران فوق الذکر پی برده و آنرا انتشار نمایم تا از این بعد خدایی ناخواسته هیچ فردی غیر واقعی و به افترا، تقصیر کار ابراز این بحران معارفه نشود!!

مطابق بازدید های بعمل آمده به این نتیجه رسیدیم که نه “گاز” علت افتو خاموشی “برق” در سرزمین میباشد و نه کمبود “برق” جهت قطعی “گاز” در اقصی نقاط ایران میباشد و این دو سوخت و انرژی، هیچگونه ربط مستقیمی در ابراز این بحران ندارند، از همین رو باید هر یک از این انرژی ها و دلایل افتو قطعی آنها را بطور مجزا مطالعه و واکاوی نماییم.

ابتدا به صنعت برق میپردازم:

تاریخچه صنعت برق ایران را میتوان همزمان با تاریخچه مدرنیته شدن ایران خبرداد. در خصوص اهمیت صنعت برق باید عرض کنم که اینقدر این انرژی مهم میباشد که فکر زندگی بدون برق برای ما ناشدنی، غیرممکن و بعضاً وحشتناک نیز میباشد.

برای این که با این صنعت و پیشینۀ آن بهتر آشنا شویم، در این یادداشت نیم نگاهی به سراغ تاریخچه صنعت برق در ایران رفتیم و سرگذشت آن را از اغاز تا سالهای تازه بازدید کردیم.

از همین رو ملزوم به ذکر است که تا سال ۱۳۱۰ جریان برق شبانه ‌روزی در ایران وجود نداشت!! برای نخستین بار در این سال ایدۀ برق شبانه ‌روزی در بین دولتمردان زمان نقل و یقیناً فقط برای شهر تهران برنامه ریزی شد و قدمهای اولیه برای تحقق آن برداشته شد. یقیناً نیاز به پافشاری چندانی هم ندارد که وسعت شهر تهران در آن زمان به اندازه یک منطقه تهران امروزی هم نبوده است!!

از برداشتن قدمهای اولیه برای رسیدن به برق شبانه‌روزی تا ساخت اولین نیروگاه برق ایران نزدیک به ۶ سال طول کشید.

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در وب سایت خبری راسخ بخوانید.

سال ۱۳۵۳ وزارت نیرو متولد شد:

با دقت به این که تا سال ۵۳ نهادها و سازمانهای مختلفی مجری حوزۀ انرژی در سرزمین بودند و هماهنگی بین آن‌ دستگاهها زیاد الزامی می بود، از همین رو به‌ جهت لایحۀ قانونی مصوب ۲۸ بهمن ۱۳۵۳ نام وزارت آب و برق به “وزارت نیرو” تحول اشکار کرد.

خودکفایی در صنعت برق ایران از سال ۱۳۵۷ اغاز گردید:

با پیروزی انقلاب اسلامی، بازنگری اساسی در خط‌ مشی صنعت برق و هماهنگ ‌کردن‌ آن با اهداف‌ عالی انقلاب الزام اشکار کرد. دقت به مفهوم خودکفایی، اندوخته‌گذاری در کارخانه‌ های تولیدکنندۀ تجهیزات مورد نیاز صنعت برق، مختصر ‌کردن دست مشاوران و پیمانکاران خارجی و دقت به توانمندی های بومی و منفعت‌ مندی بهینه از توانایی ‌های داخلی، صنعت برق را در مسیر تازه‌ای قرار داد.

اغاز توسعۀ صنعت برق در سایۀ جنگ تحمیلی بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۷:

در این دوران که هشت سال آن همزمان و مقارن با جنگ تحمیلی می بود، صنعت برق ایران خود را موظف می‌دید که علاوه بر نگهداری و منفعت ‌برداری از تأسیسات حاضر، در جهت حمایتاز مردم و دفاع از پشت جبهه، گسترش‌ و گسترش لازمه، چه در امر تشکیل و انتقال و چه در جهت توزیع و خدمت‌ رسانی به مشترکان را نیز انجام دهد.

برق‌رسانی به روستاها که تا آخر سال ۱۳۵۷ در ۴۲۳۷ روستاهای نزدیک شهرها تحقق‌ یافته می بود به‌ صورت یکی از محورهای اساسی فعالیتهای صنعت برق درآمد. بطوریکه طی دورۀ جنگ تحمیلی، علیرغم همۀ مشکلات و سختی ‌ها، سالانه بطور متوسط به بیشتر از ۱۸۰۰ روستا برق‌رسانی شد، بدین ترتیب، در آخر سال ۱۳۶۷ تعداد روستاهای برق‌دار سرزمین از ۴۲۳۷ روستا به ۲۲۵۴۱ روستا رسید.

درکل در سالهای اولیۀ بعد از پیروزی انقلاب و طی دوران جنگ تحمیلی، با وجود همه تنگناها و مشکلات ناشی از جنگ، صنعت برق سرزمین به رشد همه ‌جانبۀ خود در ادامه گفت.

توسعۀ صنعت برق ایران زیر چتر سازندگی از ابتدای سال ۱۳۶۸ تا اواسط دهۀ۷۰ :

با آخر یافتن جنگ تحمیلی، ابتدا ترمیم خسارتها و خرابی‌های دوران جنگ در برتری مدیران و مسئولین صنعت برق سرزمین قرار گرفت؛ برای مثال، بازدید های آن ایام نشان میداد که از نیروگاههای فعال و نصب ‌شدۀ سرزمین، چیزی معادل ۲۲۱۰ مگاوات بر تاثییر صدمه های جنگ از مدار خارج شده است. با احتساب تأسیسات انتقال نیرو و دیگر تجهیزات تخریب شده، میتوان فکر کرد که بازسازی ویرانه‌ های بازمانده از جنگ چه تلاش و تلاش عظیمی را طلب میکرده است!!

ترمیم خسارت‌ ها صنعت برق که از نیمۀ دوم سال ۱۳۶۷ اغاز شده می بود با حداقل سه سال کار فشرده و شبانه‌ روزی به انجام رسید و تا آخر سال۱۳۷۰ واحدها و تأسیسات صدمه‌دیده مجدداً در مدار قرار گرفتند. بعد از خاتمۀ جنگ، فعالیتهای “صنعت برق” سامان بیشتری اشکار کرد و همگام با دو برنامه‌ی اول و دوم توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سپس از انقلاب به پیشرفت چشمگیری دست یافت.

حالت صنعت برق امروز کشورمان چطور است؟

برق ایران از دو طریق و به دو شکل تشکیل میشود که اولین روش که با اهمیت ترین شکل آن نیز میباشد، تشکیل و فراهم انرژی برق توسط نیروگاههایی است که با منبع های و سوخت تجدیدناپذیر کار میکنند. این روش تشکیل انرژی از دیرباز در سرزمین وجود داشته و نیروگاههای حرارتی که از ذخایر فسیلی بویژه نفت، گاز، مازوت و زغال سنگ و اورانیوم منفعت گیری می‌کنند، در سراسر سرزمین پراکنده شده‌اند. این نیروگاهها بیشتر از ۸۰ درصد از انرژی برق مورد نیاز سرزمین را تشکیل می‌کنند.

دسته دوم از نیروگاههای تشکیل برق در ایران، نیروگاههایی می باشند که از انرژی تجدیدپذیر منفعت گیری می‌کنند. رایج ‌ترین نیروگاههای تشکیل برق از منبع های تجدیدپذیر، نیروگاههای خورشیدی، بادی، انرژی دریایی و آبی می باشند که منبع های مورد نیاز آنها همیشه در دسترس میباشد و هیچ زمان هوا را آلوده نمیکنند و میتوانند به برقی ارزان و مقرون به صرفه تبدیل شوند.

اکنون نزدیک به ۹۴ نیروگاه با سوخت تجدیدناپذیر (فسیلی) و قریب به ۸۵ نیروگاه برقابی، نزدیک به ۴۲ نیروگاه خورشیدی، چیزی نزدیک به ۱۱ نیروگاه بادی و این چنین ۶ نیروگاه متفرقه دیگر در کشورمان وجود دارد.

ظرفیت اسمی نیروگاهی کشورمان تا آخر سال ۱۴۰۲ نزدیک به ۹۳۰۰۰ مگاوات اظهار شده می بود. در صورتیکه قوت واقعی، رسمی و عملی تشکیل برق در سال ۱۴۰۲ فقط به ۶۱۴۰۰ مگاوات رسید!! با دقت ‌‌‌به نیاز مصرف سرزمین به ۷۳۵۰۰ مگاوات برق، عملاً در پیک بار و اوج مصرف، صنعت برق سرزمین با ۱۲۱۰۰ مگاوات افتتأمین روبه‌‌‌رو بوده است. این افت۱۶درصدی را با مدیریت بار، بر پایه نظرات مدیران ارشد صنعت برق جبران کرده اند!! (این مدیریت یعنی این که برق مردم و صنایع را قطع کرده اند تا بدین شکل و به اجبار، بخشی از مصرف سرزمین را کم کنند)!!

هرچند مسئولین صنعت برق با مدیریت بار و با تشکیل تنگنا و محدودیت برای مردم و صنایع و قطع نمودن برق در فصل تابستان که اوج مصرف برق بدلیل منفعت گیری از کولرها در این فصل ابراز میکند، توانسته اند سرزمین را با ۱۲۱۰۰ مگاوات افتاداره کنند اما علیرغم این تلاش قابل تقدیر مسئولین؛ نمیتوانیم اثرات اقتصادی افتتامین برق ۱۲۱۰۰ مگاواتی را در ساختار مالی قسمت تشکیل صنعتی سرزمین نادیده بگیریم. از همین رو پیشتر پیش‌بینی کرده بودیم که چنانچه تمهیدات درستی اندیشیده نشود، قطعاً در سال ۱۴۰۳ درصورت آمادگی کامل تشکیل برق آبی، یعنی تشکیل ۸۰۰۰ مگاواتی، قوت عملی تولیدی برق سرزمین به ۶۳۰۰۰ مگاوات میرسد که با دقت ‌‌‌به پیش‌بینی نیاز مصرف یعنی ۷۷۰۰۰ مگاوات، صنعت برق در پیک بار و اوج مصرف سال ۱۴۰۳ با ۱۴۰۰۰ مگاوات افتتأمین برق روبه‌‌‌رو خواهیم شد که نسبت به سال ۱۴۰۲ رشد ۱۹درصدی خواهد کرد!! در صورت عدم برنامه ریزی صحیح و مدیریت درست، باید عرض کنم که متأسفانه روال افتفوق برای سالهای سپس نیز دور از فکر نیست و بدیهی است اثرات منفی مدیریت بار اجباری و تحمیل خاموشی به مردم و صنایع در گسترش اقتصادی سرزمین اجتناب‌‌‌ ناپذیر و تقریبا غیرقابل سنجش ولی زیاد اثرگذار خواهد می بود.

کتمان حقیقت ، توجیه کارکرد نادرست و دادن اطلاعات غلط به مردم!!

کسری یا بقول امروزی ها، ناترازی تشکیل برق سرزمین طی سالهای تازه جهت شده تا همه ساله بویژه در فصول تابستان برق مردم در شهرها و روستاها و صنایع در اقصی نقاط ایران مطابق زمانبندی های خاصی قطع شود که این قطعی برق، سختی هایی را به مردم تحمیل نموده و جهت نارضایتی عموم شده است، منتهی از این ناراحتی و نارضایتی بدتر این است که علت واقعی این افتو قطعی برق را به مردم نمیگویند و با سخنانی شگفت و غریب، تلاش میکنند تا حقیقت را کتمان، مدیریت غلط صنعت برق را توجیه و اطلاعات نادرست به خورد رسانه ها و مردم بدهند!!

در این راستا چند سالیست که علت قطع برق را مصرف زیاد مردم و صنایع، بحران آب و افتبارندگی، افتسوخت بویژه گاز و از همه مهمتر این که جدیداً همه تقصیرها را به گردن دولتی میاندازند که رئیس جمهورش شهید شده و دیگر وجود ندارد تا از خودش دفاع و جواب اتهامات آقایان را بدهد!! متأسفانه اینقدر به دولت شهید رئیسی تهمت داخل کرده اند که قطعی برق به علت سوء مدیریت دولت سیزدهم بوده و این اطلاعات غلط را به مردم القاء نموده اند که با کمال تأسف مردم کوچه و خیابان هم این اطلاعات غلط را باور و بین همدیگر رد و بدل میکنند!!

از همین رو بر خود واجب میدانم تا با گفتن دلایل واقعی افتو قطعی برق، ذهن مردم عزیزمان را شفاف و اطلاعات واقعی و درستی را در اختیار عموم و رسانه ها قرار دهم.

دلایل واقعی افتبرق و قطعی ها

دلایل واقعی افتو قطعی برق کشورمان را حتی یک کارشناس جزء در ادارات برق مناطق تهران و این چنین شهرستانها هم میداند و من نمیدانم چرا مسئولین محترم از اظهار آنها طفره میروند؟!!

افتبرق در کشورمان چند علت اشکار و روشن دارد که ذیلاً تیتر وار به برخی از آنها اشاره میکنم. فقط یکی از موارد را شرح میدهم و آن این که سالهاست که از نیروگاهها، دستگاهها و تجهیزات صنعت برق منفعت گیری شده و نسبت به نوسازی و اندوخته گذاری در این عرصه چندان قدم اجرایی برداشته نشده!! در همین ربط چند سال پیش طی مطلبی در رسانه به این نوشته پرداختم و هشدار دادم که در صورت عدم اندوخته گذاری و نوسازی تجهیزات صنعت برق، مشکلات بسیاری برای سرزمین بوجود خواهد آمد که متأسفانه گوش شنوایی نبوده است!!

آخرین باری که بر روی دستگاهها و تجهیزات صنعت برق سرزمین اندوخته گذاری و این قسمت نوسازی شد در دولتهای هفتم و هشتم می بود و از آن روز تا به امروز، زیاد تر از این تجهیزات منفعت برداری و منفعت گیری شده تا نوسازی و از همین رو مسئولین و رؤسای دولتهای هفتم تا چهاردهم بخوبی علت واقعی این قطعی ها و افتبرق در سرزمین را میدانند!!

دلایل افتو ریشه قطعی برق را میتوان در چالش‌‌‌ های دوازده‌ گانه‌‌‌ بشرح زیر اظهار نمود:

* عدم ‌بهینه ‌‌‌سازی و تشکیل سیکل ترکیبی نیروگاه‌‌‌های گازی حاضر

* توقف احداث نیروگاههای تازه فسیلی و تجدید پذیر

* عدم‌ نوسازی و بهینه‌‌‌سازی سیستم انتقال و توزیع قوت برق

* مدیریت بی فایده در تامین نهاده‌‌‌ های تولیدی نظیر مواد اولیه، تجهیزات و سوخت

* تعارض منافع بین وزارت نیرو و قسمت خصوصی

* نبوده است امکانات آزمون استاندارد برای برخی از تجهیزات و کالاهای تولیدی داخل جهت منفعت گیری در صنعت برق

* مشکلات ناشی از تحریم در واردات تجهیزات و قطعات صنعت برق و صادرات خدمات فنی و مهندسی

* قراردادهای یکجانبه وزارت نیرو با قسمت خصوصی

* مکانیزم غلط و بی فایده قیمت ‌گذاری و خرید ارزان برق تولیدی نیروگاههای قسمت خصوصی

* دلخوری و عدم‌ اقبال اندوخته ‌گذاران برای فاینانس در صنعت برق

* مصرف بالای برق توسط دستگاههای ماینر یا همان استخراج‌ کننده های ارزهای دیجیتال

* عدم فعالیت نیروگاههای برق هسته ای همانند نیروگاه هسته ای بوشهر

کلام آخر:

نظر باینکه عدم برنامه ریزی صحیح و کارکرد غلط مسئولین ذیربط صنعت برق علتشده تا خاموشی که فقط در فصل تابستان اتفاق می افتاد، اینقدر گسترش یابد که اخیراً در فصل پاییز و زمستان هم گریبان مردم و صنایع را گرفته و چند روزی است که دولت محترم، قطع برق را به گردن مازوت سوزی انداخته و میگوید چون سوزاندن مازوت در نیروگاهها علتآلودگی هوا میشود و این آلودگی برای مردم زیان اور میباشد، از همین رو فعلاً برخی از این نیروگاهها را تعطیل کرده ایم که همین امر جهت افتتولید برق شده است!!

اولاً محض خبر دولت محترم عرض میکنم که فقط ۷ درصد از آلودگی هوا مربوط به مازوت سوزی میباشد نه زیاد تر و در ضمن، چرا قبل از این که سوخت جانشین را مهیا و آماده بکنید، نسبت به تعطیلی نیروگاهها عمل مینمایید و برای مردم و صنایع مشکل درست میکنید؟

ضمنا مطابق اظهارات تازه جناب آقای رحمانی (مدیرعامل شهرک صنعتی عباس آباد تهران) جناب آقای علی آبادی وزیر محترم نیرو که اسبق بر این مدیرعامل “شرکت مپنا” بوده اند، بجای این که فکری به حال مشکلات برق سرزمین بکنند، برعکس به صنعت گران سرزمین اظهار نموده اند که بیایید و از “شرکت مپنا” برق سبز بخرید و الان بابت هر کیلو وات برق ۲ میلیون ۹۰۰ هزار بپردازید و تابستان سال آینده که سطح خاموشی ها به بیشتر از ۳۵% خواهد رسید، برق سبز خود را تحویل بگیرید!! ( با این حالت و با این نوع مدیریت، مشکلات برق سرزمین نه تنها مرتفع نخواهد شد بلکه روز به روز زیاد تر نیز خواهد شد)!!

به یک مورد عینی که فکر میکنم توانایی زیاد موفقی بوده اشاره میکنم تا احتمالا تلنگری باشد برای دولتمردان و مسئولین صنعت برق سرزمین و آن این که هنگامی به سرزمین چین که نزدیک به ۲۰ برابر سرزمین ما جمعیت دارد سفر کرده و میکنیم، به عینه میبینم که بر روی اکثر پشت بامهای منازل و ادارات در شهرها و روستاهای چین، سلولهای خورشیدی تشکیل برق (پنل های خورشیدی) نصب شده و هر واحدی با منفعت گیری از پنل های خورشیدی خویش، بخشی از برق مورد نیاز خود را تشکیل میکند که همین امر جهت شده تا سرزمین بزرگ و پر جمعیت چین مشکل برق نداشته باشد!!

بعد چرا در سرزمین ما از این توانایی موفق منفعت گیری نمیشود و اجازه نمیدهند تا مردم از پنل های خورشیدی برای منازل خودشان منفعت گیری کنند؟ یقیناً احتمالا این ممانعت دولت دلایل فنی یا علت خاصی دارد که نگارنده این یادداشت از آن بی خبر است!

مع الوصف انرژی برق با اهمیت ترین انرژی مورد منفعت گیری در هر کشوری از جمله ایران است. این انرژی از مصارف خانگی گرفته تا چرخ کارخانه‌ ها و صنایع را به حرکت در می‌آورد. در صورتیکه از انرژی برق تشکیل شده از منبع های تجدید ناپذیر هم درست منفعت‌ برداری شود، از این انرژی میتوان برای به حرکت در آوردن خودروهای برقی و افت دادن آلاینده‌ های محیطی نیز منفعت گیری نمود.

در قسمت دوم به اوضاع گاز سرزمین میپردازم:

با وجود این که ایران دومین سرزمینِ دارای ذخایر گازی دنیاست و با تشکیل سالانه نزدیک به ۲۵۰ میلیارد متر مکعب گاز، بعد از آمریکا و روسیه، سومین سرزمین جهان تولیدکننده گاز جهان به شمار می‌آید، اما متأسفانه در فراهم گاز مورد نیاز خود در فصول ‌سرد سال، با مشکل روبه رو و گاز مصرف کنندگان خانگی قطع میشود!! با وجود این که ایران دومین ذخایر گازی جهان را دارا میباشد اما همه ساله در فصل سرما بخشی از گاز صنایع قطع و خوراک پتروشیمی ‌ها نیز افت می‌یابد، از طرفی دیگر بر روی کارکرد نیروگاههای گازی سرزمین نیز تأثیر منفی میگذارد!!

در همین جهت سوال اساسی اینجاست که چرا دومین سرزمین دارنده ذخایر گازی جهان، مدام در فصول سرد سال با افتگاز روبه روست؟ برای جواب به این سوال مهم، ابتدا باید این نوشته را بخوبی واکاوای کنیم تا اطلاعات و دورنمایی کامل از مقدار ذخایر، مقدار تشکیل و مقدار مصرف داشته باشیم.

ایران، دومین سرزمین دارنده ذخایر گازی و سومین تولیدکننده گاز در جهان میباشد:

ایران با داشتن ۳۳ هزار میلیارد متر مکعب (۳۳ تریلیون متر مکعب) بالغ بر ۱۲۰۰ تریلیون فوت مکعب دومین سرزمین دارنده ذخایر گازی در دنیا بعد از روسیه میباشد. این مقدار ذخایر در نزدیک به ۱۸درصد کل ذخایر جهان محسوب میشود. روسیه با در اختیار داشتن ۳۷ هزار میلیارد متر مکعب، بزرگترین و نخستین سرزمین دارنده این منبع انرژی مورد قیمت و پاک محسوب میشود. سومین سرزمین بزرگ دارنده گاز در جهان، سرزمین قطر میباشد که در نزدیک به ۱۳ درصد ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارد.

از منظر تشکیل گاز نیز، ایران با تشکیل ۲۵۰ میلیارد متر مکعب گاز در سال یقیناً مطابق آمار ۲۰۲۱، سومین سرزمین تولیدکننده گاز در جهان به شمار می‌آید. این در حالیست که آمریکا با تشکیل ۹۱۴ میلیارد متر مکعب و روسیه با ۶۳۸ میلیارد مترمکعب نخستین و دومین کشورهای بزرگ تولیدکننده گاز در جهان می باشند.

آمریکا در حالی بزرگترین تولیدکننده گاز در جهان است که کل ذخایر آن در نزدیک به ۱۲ هزار میلیارد متر مکعب برآورد شده و رتبه ۵ دنیا را به لحاظ ذخایر گازی در اختیار دارد.

چین چهارمین سرزمین تولیدکننده گاز دنیا با تشکیل ۱۹۴ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۱ به شمار میرود، این نیز در حالیست که چین در نزدیک به ۸ درصد کل ذخایر گازی دنیا را دارا میباشد.

قطر نیز با تشکیل سالانه ۱۷۳ میلیارد مترمکعب پنجمین تولیدکننده گاز در دنیا محسوب میشود.

منبع های و ذخایر تشکیل گاز در ایران:

بر پایه اطلاعات و آمار روابط عمومی وزارت نفت، بطور اشکار دو منبع تشکیل و فراهم گاز در کشورمان وجود دارد، منبع اول که منبع مهم نیز میباشد، میدان گازی پارس جنوبی است که نزدیک به ۷۰ درصد از گاز مورد نیاز سرزمین را به تنهایی فراهم میکند. این رقم بین ۶۸ تا ۷۵ درصد برحسب فصل، ماه، انجام تعمیرات دوره‌ای، ظرفیت و برنامه تشکیل آن تحول میکند اما در زمستان میتواند تشکیل را تا ۷۵ درصد رساند.

مابقی نیز در قالب ۲۰ درصد از میدان ها جدا گانه و ۵ درصد هم از قسمت های نفتی فراهم میشود. این در حالیست که در سال ۱۳۸۲ مجتمع گازی پارس جنوبی نزدیک به ۳ درصد از گاز مورد نیاز سرزمین را فراهم میکرد!!

گسترش میدان گازی پارس جنوبی از اواسط دهه ۱۳۷۰ اغاز شد و با دقت به مشترک بودن این میدان با قطر و اندوخته‌گذاری گسترده و گسترده دوحه با دادن سهم عمده از این میدان به شرکتهای بزرگ نفتی جهان جهت گسترش، تمرکز مهم صنعت نفت کشورمان بر گسترش این میدان قرار گرفت.

در۲۰ سال قبل نیز تلاش وزارت نفت بر گسترش میدان گازی پارس جنوبی قرار داشته و تمهیدات ملزوم و منفعت گیری از همه ظرفیتهای وجود برای افزایش تشکیل گاز غنی از این میدان مشترک گازی در دستور کار قرار گرفته است.

مقدار مصرف گاز تولیدی در بخشهای گوناگون سرزمین:

مقدار مصرف گاز در بخشهای خانگی، تجاری، صنایع و نیروگاهی، عدد و رقمی اشکار و درصدی خاص و منظم ندارد و نسبت به زمان و مکان، متغیر و دائماً در حال پایین و بالا رفتن میباشد، بطوریکه آمار مصرف در فصول گرم با فصول سرد بیشتر از ۱۰۰% تفاوت دارد و از طرفی مصرف در استانهای بزرگ و صنعتی همانند تهران با استانهای کوچک و بعضاً محروم نیز زیاد فرق دارد!! از همین رو تشکیل گاز در سرزمین نسبت به سرد و گرم بودن فصول بین ۵۰۰ تا ۸۵۰ میلیون مترمکعب در روز نوسان دارد و در همین جهت مصرف در بخشهای خانگی و تجاری نیز نسبت به فصول سال بین ۳۵ تا ۷۰ درصد تحول میکند!!

بطوریکه مصرف گاز طبیعی سرزمین در قسمت خانگی در فصل تابستان نزدیک به ۱۶۰ تا ۱۷۰ میلیون متر مکعب در روز میباشد؛ ولیکن در فصل سرد سال این مقدار بعضاً به ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون متر مکعب نیز میرسد.

درکل افتگاز در ایران بعنوان یکی از چالش ‌های مهم قسمت انرژی سرزمین شناخته میشود. مطابق اظهارات تازه مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، سرزمین با ناترازی روزانه حدود۲۶۰ میلیون مترمکعب گاز روبه‌روست. این حالت بویژه در فصل زمستان و با افزایش مصرف خانگی و صنعتی، به یک قضیه بحرانی تبدیل میشود.

افتو ناترازی گاز در ایران:

عوامل و دلایل بسیاری در ابراز این بحران دخیل می باشند. تفاوت بین ذخایر و تشکیل گاز، افزایش مصرف، مشکلات زیرساختی، مدیریت بی فایده و وجود تحریمهای خارجی از جمله با اهمیت ترین دلایلی می باشند که به افتگاز در ایران دامن زده و میزنند.

ملزوم به پافشاری است که بین ذخایر گازی سرزمین و مقدار تشکیل گاز در طی سال، تفاوت و فاصلۀ زیاد و فاحشی وجود دارد!! اندوخته‌ گذاری اندک در صنعت گاز، فرسودگی تأسیسات و نبوده است مدیریت یکپارچه در تشکیل و توزیع گاز، از جمله مانع ها مهم در این عرصه میباشند!!

ضمناً رشد جمعیت و گسترش صنایع، مصرف گاز در ایران را بطور قابل توجهی افزایش داده و روز به روز بر مصرف آن می افزاید.

دلایل مهم افتگاز در ایران:

* مشکلات زیرساختی شبکه ‌های انتقال و توزیع گاز، نشت و هدر رفت گاز به مقدار روزانه حداقل ۲۷ میلیون متر مکعب

* قدمت و عدم تعمیر و نگهداری مناسب شبکه تشکیل و توزیع

* مدیریت بی فایده و عدم برنامه‌ریزی دقیق جهت تشکیل، ذخیره‌ سازی و توزیع گاز،

* عدم اندوخته‌ گذاری کافی در بخشهای تحقیق، گسترش و نبوده است شفافیت در آمار و اطلاعات مربوط به صنعت گاز،

* وجود تحریمهای بین‌المللی علیه ایران نیز در تشدید این مشکل بی ‌تاثییر نبوده

* محدودیت در دسترسی به فناوری‌های تازه، تجهیزات و قطعات یدکی

* عدم اندوخته گذاری خارجی علتشده تا روال گسترش صنعت گاز با کندی روبه رو شود.

کلام آخر:

باتوجه باینکه مدیریت ضعیف و نادرست دولتها و عدم اندوخته گذاری کافی جهت ابراز بحران افتگاز در سرزمین شده و تقصیر کار این معضل یک شخص یا دولت نمیباشد. برای مثالً چرا دولت نهم و دهم با وجود فروش و صادر نمودن بیشتر از ۷۰۰ میلیارد دلار نفت، در جهت گسترش صنایع نفت و گاز، در این بخشها اندوخته گذاری مناسب نکرد؟ یا دولت یازدهم و دوازدهم علیرغم امضای برجام و از بین بردن تحریمها، کار چندان قابل دفاعی در خصوص گسترش قسمت گاز انجام نداد؟ اکنون چون رئیس دولت سیزدهم شهید شده و دیگر در قید حیات نیست، اصلاً صحیح و منطقی نمیباشد که همه تقصیرها و کم کاریها را به گردن دولت اسبق بیاندازیم!!

نگارنده این یادداشت نه در دولت اسبق پست و سمتی داشته و نه طرفدار آن دولت میباشد اما اگر قرار است قضاوت کنیم، بهتر است با وجدان باشیم و درست قضاوت کنیم. فلذا با میدان دادن به قسمت خصوصی و دستگاههایی همچون صندوق گسترش ملی، میتوان بر این مشکل فائق آمد و اگر با پیشرفت مذاکرات، بتوانیم تحریمها را هم از سر راه برداریم، قطعاً میتوانیم از وجود اندوخته گذاران خارجی هم جهت گسترش میدان ها نفتی منفعت گیری کنیم.

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
کسب وکار

اخبار ورزشی

اخبار اقتصادی

فرهنگ وهنر

سلامتی

اخبار تکنولوژی

[ad_2]

منبع