به گزارش راسخ
به گزارش خبرنگار فرهنگی ؛ سریال «داریوش» در نگاه اول با نامهای بزرگ و ایدهای دلنشین دقت مخاطبان را جلب میکند، اما به محض اغاز تماشای آن، ضعفهای ساختاری به وضوح دیده خواهد شد. داستانی که قرار است پر از شوق و تعلیق باشد، با پیچشهای بیمعنی و بعضی اوقات تکراری، مخاطب را خسته میکند. شخصیتپردازیها به شکلی شگفت سطحی و کاریکاتوری به نظر میرسند، بهطوری که تماشاگر نمیتواند با شخصیتها ربط برقرار کند یا تحولی در آنها مشاهده کند.
علاوه بر این، منفعت گیری از بازیگران نامدار در این سریال نه تنها کمکی به پیشبرد داستان نکرده، بلکه در تعداد بسیاری از صحنهها بیشتر از حد کلیشهای و غیرقابل باور ظاهر شدهاند. برخی دیالوگها نیز نه تنها اثرگذار نیستند، بلکه علتکاهش کیفیت بازیها شدهاند.
با وجود همه این مشکلات، سریال «داریوش» در تلاش است تا مخاطب را تا انتها با خود همراه کند، اما نتیجه نهایی زیاد تر همانند به یک توانایی ناقص و فراموششدنی است.
تلف شدن پتانسیلها در اثری ناکام
«داریوش» در همان تکههای ابتدایی نوید اثری شوقانگیز و دلنشین را میدهد، اما زیاد سریع مشکلات جدی در ساختار و روایت خودنمایی میکنند. یکی از بزرگترین نقاط ضعف این سریال، عدم انسجام در داستان است. به نظر میرسد نویسندگان تلاش کردهاند چندین ایده دلنشین را در کنار هم قرار دهند، اما نتیجه چیزی جز یک روایت بیمقصد و پراکنده نبوده است. داستانکلیشهای و منفعت گیری نادرست از عناصر تعلیق و پیچیدگی علتشده سریال هر لحظه از جذابیت خود فاصله بگیرد.
شخصیتپردازی در این سریال نیز به شکلی ناامیدکننده ظاهر شده است. شخصیتها به جای داشتن عمق و تغیرات قابل فهمیدن، در دام کلیشههای نخنما دچار شدهاند. برای مثال، شخصیت مهم که قرار است پیچیدگیهای روانی و عاطفی خود را به نمایش بگذارد، به شکلی سطحی و قابل پیشبینی حرکت میکند. هیچکدام از شخصیتهای سریال، چه مثبت و چه منفی، توانایی جلب همذاتپنداری مخاطب را ندارند و تغییرات ناگهانی و بیعلتآنها در طول داستان زیاد تر به سردرگمی میافزاید.
در کنار مشکلات داستانی، دیالوگهای سریال نیز به نحوه آشکاری ضعیف می باشند. گفتگوها نه تنها به پیشبرد داستان کمکی نمیکنند، بلکه در برخی صحنهها چنان بیربط و تصنعی به نظر میرسند که کیفیت بازیگری بازیگران را نیز تحت تاثییر قرار داده است. حتی وجود بازیگران مطرحی که طبق معمولً اجرای موفقی دارند، نتوانسته به کیفیت سریال پشتیبانی چندانی بکند؛ چرا که کارگردانی ضعیف و فقدان تمرکز در روایت، به بازیهای آنها صدمه زده است.
این چنین در عرصه کارگردانی و تدوین، سریال از مشکلات بسیاری رنج میبرد. تدوین نامنظم و انتقالهای نامناسب بین صحنهها، علتاز بین رفتن حس تداوم و جذابیت بصری شده است. تعداد بسیاری از لحظات حساس و دراماتیک به علت مشکلات تدوین، از تاثیرگذاری خود میافتند.
در کل، سریال «داریوش» نتوانسته است از پتانسیلهای خود به درستی منفعت گیری کند. با وجود تیمی از بازیگران قوی و بودجه مناسب، نتیجه نهایی زیاد تر همانند به یک پروژه ناقص و عجولانه است که نمیتواند در حافظه مخاطبان باقی بماند. این سریال، به جای این که به یک تاثییر شاخص تبدیل شود، تنها به لیستی از سریالهای متوسط و ناکام افزوده شده است.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
کسب وکار