[ad_1]
به گزارش راسخ
مونیکا بلوچی (Monica Bellucci) یک نام آشنا در ایتالیا و دیگر نقاط جهان، یک مدل و بازیگر درجه یک است. او در سال ۱۹۹۶ در فیلم تحسین شده آپارتمان ایفای نقش کرد و در فرانسه به شهرت رسید، فیلمی که نامزدی جایزه سزار برای بهترین بازیگر زن را برای این ستاره سینما به ارمغان آورد. با این حال، این وجود بلوچی در فیلم دراکولای برام استوکر ساخته فرانسیس فورد کاپولا می بود که او را به چهره ای شناخته شده در محافل بین المللی تبدیل کرد، چون این فیلمی می بود که بلوچی را به هالیوود معارفه کرد و او را تا حدی در معرض دید قرار داد.
با این وجود، به یاد ماندنیترین بازی این ستاره تا به امروز، مسلماً «مالنا»ی غمانگیز و «برگشتناپذیر» او گفت و گوبرانگیز است که حتی امروز هم فیلمهای مورد او گفت و گو و جنجال آفرینی باقی ماندهاند. بعدها نقشهایی در فیلمهای پرفروش آمریکایی همانند «اسپکتر» نیز به بلوچی رسید، که برای آن ها جذابیت مورد نیاز داشت و با تبدیل شدن به پیرترین – و مسلماً یکی از زیباترین – دختر جیمز باندی که روی پرده سینما دیده شده است، تاریخ ساز نیز شد. برای ادای احترام به دوران حرفه ای دلنشین مونیکا بلوچی، در ادامه این نوشته شما را با ۱۲ مورد از بهترین فیلم های این ستاره زن زیبای ایتالیایی آشنا می کنیم.

۱۲- Spectre (2015)
تکه بیست و چهارم از سری فیلم های جیمز باند حول محور تلاش باند برای کشف معنی یک مطلب مرموز از قبل این شخصیت است. او به سفری ماجراجویانه می رود تا وجود سازمانی به نام SPECTER را کشف کند و در این میانه، اطلاعات بیشتری در رابطه این که چه فردی پشت نگرانی ها و ماموریت های تازه او است اشکار می کند. اسپکتر (Spectre) به سختی بهترین فیلم باند این فرانچایز است و تعداد بسیاری تماشای آن را به دلایلی کاملاً از دست داده اند.
با این حال، داستانی بصری که دنیل کریگ رهبری میکند، تا این مدت قیمت زمان گذاشتن از جانب تماشاگران را دارد، غیر از دختر دلنشین باند با بازی بلوچی، لوسیا اسکیرا، که بیوه یکی از آخرین قتلهای باند است. اگرچه متأسفانه از شخصیت او منفعت گیری کافی نشده می بود، اما بلوچی در سن ۵۰ سالگی با زیبایی منحصربفرد خود به پیرترین دختر باند در داستان یک دهه ای این فرنچایز تبدیل شد.

۱۱- Shoot ‘Em Up (2007)
فیلم Shoot’Em Up داستان یک مرد مسلح به نام استیو با بازی کلایو اوون را روایت می کند که با یک کارگر جنسی به نام دی کیو با بازی بلوچی همراه می شود و تلاش می کند بعد از نجاتش از دست قاتلان، از یک نوزاد تازه متولد شده در برابر حملات بعدی محافظت کند. در همین حال، اسمیت و دیکیو تلاش میکنند تا نقشه یک سناتور در حال مرگ را برای برداشت مغز استخوان از نوزادان را آشکار کنند، در حالی که آدمکشی به نام هرتز (پل جیاماتی) تلاش میکند مانع آنها شود.
در حالی که به نظر می رسد مطرح داستان فیلم Shoot Em Up مستقیماً از یک توهم تب آلود گرفته شده است، فیلم مایکل دیویس در واقع آنقدر خوب هست که از خستگی و کسالت بینندگان جلوگیری کند. حتی اگر از یک شاهکار در ژانر اکشن دور باشد، این فیلم ساخته شده در سال ۲۰۰۷ تا این مدت قیمت تماشا را دارد، اگر این جذابیت فقط به علت بازی های خوبش، از جمله بلوچی، و سکانسهای اکشنی باشد که دوزی از سرگرمیهای پاپ کورنی را برای تماشاگران سینما فراهم میکند. با وجود این که این فیلم یک ناکامی نسبی باکس آفیسی می بود که کمتر از نیمی از بودجه خود فروش داشت، Shoot ‘Em Up با نقدهای مساعد روبه رو شد.

۱۰- The Matrix Reloaded (2003)
تکه دوم مجموعه The Matrix داستان مبارزان آزادی، نئو (کیانو ریوز در یکی از نمادین ترین نقش هایش)، ترینیتی (کری-آن ماس) و مورفیوس (لارنس فیشبرن) را جستوجو می کند که شورش علیه ارتش ماشین ها را رهبری می کنند و تلاش دارند تا سرنوشت غم انگیز نوع بشر که انقراض است را تحول دهند. بلوچی در این تکه از این سه گانه محبوب، نقش پرسفونه، همسر مرووینگیان (لمبرت ویلسون) را بازی می کند. او به «انقلابهای ماتریکس» و «رستاخیزهای ماتریکس» نیز بازمیگردد، هرچند برای زمان زمان کمتری روی صفحه نمایش. در حالی که هیچکدام از این فیلمها با تکه مهم و اول برابری نمیکنند، Reloaded تا این مدت یک توانایی تماشای لذتقسمت با سکانسهای اکشن بهتر را فراهم می آورد. اگرچه این فیلم با استقبال خوبی از سوی منتقدان روبه رو شد و بیشتر از ۷۳۹ میلیون دلار فروخت، اما به علت داستان گیج کننده اش مقداری او گفت و گو برانگیز شد.

۹- Brotherhood of the Wolf (2001)
فیلم Brotherhood of the Wolf که در قرن هجدهم در یکی از استان های روستایی فرانسه روایت می شود، داستان یک سری قتل مرموز توسط یک جانور ناشناخته با قوت و هوش فوق العاده را روایت می کند. هنگامی که پادشاه لویی شوالیه دو فرانساک (ساموئل لو بیهان) و دوست بومی آمریکایی اش (مارک داکاسکو) را میفرستد تا این جانور را شکار کنند، معلوم میشود که ماهیت واقعی این حاضر زیاد دور از انتظار است. فیلم با درجهبندی R کریستف گانز یک فیلم شوقانگیز گرگینه ای است که با اراعه یک روایت دلنشین، قیمت تعلق زمان از جانب تماشاگران را دارد.
فیلم Brotherhood of the Wolf در حالی که بی نقص نیست (و به دور از ویژگی های یک فیلم بی نقص است)، عناصر ترسناک قدیمی در خود دارد که امکان پذیر برای برخی دلنشین باشد و بدون شک دیدن آنها راضی کننده است. بلوچی در این فیلم نقش سیلویا، جاسوس کاریزماتیک واتیکان را بازی می کند.

۸- Bram Stoker’s Dracula (1992)
این فیلم با محوریت خون آشامی چند صد ساله به نام کنت دراکولا (گری اولدمن) در حالی که به امید تشکیل هرج و مرج در سرزمینی بیگانه و فریفتن مینا موری با بازی وینونا رایدر (نامزد وکیل او جاناتان هارکر با بازی کیانو ریوز) پا به خاک انگلستان می گذارد، یکی از به یاد ماندنی ترین فیلم های با نوشته دراکولاست. در عین حال، این اقتباس رضایت قسمت از این رمان نمادین، یک اقتباس سینمایی دلنشین از فرانسیس فورد کوپولا بوده و برداشت مورد علاقه طرفداران از این داستان محبوب است.
دراکولای برام استوکر وحشت، رابطه عاشقانه و طنز را با هم ترکیب میکند و به نتیجه ای فوق العاده دست اشکار می کند. این فیلم بهترین تاثییر کوپولا نیست، اما تا این مدت هم سزاوار جایگاهی در بین برجستهترین آثار اوست. این فیلم دلنشین که از نظر بصری زیاد خوشایند است، بر توانایی های بلوچی تکیه دارد، جایی که وی در نقش کوچک اما چشمگیری به گفتن یکی از سه عروس دراکولا ظاهر می شود. این بازیگر نقش خود در فیلم کاپولا را نقطه عطفی در کارنامه هنری اش نامیده است. بلوچی در این باره حرف های اهست: “هنگامی به شخصیتی بله می گویم، به این علت است که می خواستم لحظه ای از بازیگری را به اشتراک بگذارم که برایم دلنشین است، اما بعضی اوقات اوقات این نقش امکان پذیر نقش بزرگی باشد. بعضی اوقات اوقات، امکان پذیر نقش کوچکی باشد.”

۷- Asterix & Obelix: Mission Cleopatra (2002)
این کمدی ماجراجویی سرگرم کننده بهترین انتخاب برای تماشای خانوادگی است. این فیلم داستان شخصیتهای معروف، آستریکس (کریستین کلاویر) و اوبیلیکس (ژرارد دوپاردیو) را جستوجو میکند، جایی که این دو برای پشتیبانی به معمار نومروبیس (جمل دبوز)، که در حال ساختن قصری برای کلئوپاترای دلنشین با بازی مونیکا بلوچی است، به ماجراجویی عجیبی در مصر میروال. بر خلاف تازه ترین فیلم این فرانچایز به نام آستریکس و اوبلیکس: پادشاهی میانه (Asterix & Obelix: The Middle Kingdom) که متأسفانه با نقدهای او گفت و گو برانگیزی روبه رو شد، این فیلم محصول سال ۲۰۰۲ مطمئناً در بین بهترین اقتباسهای این مجموعه کتابهای کمیک افسانهای قرار دارد. این فیلم زیاد مضحک، سرگرم کننده، سبک ، و زیاد وفادار به منبع خود است. فهمیدن این که چرا تعداد بسیاری از بینندگان از جذابیت دیدنی کلئوپاترا خوششان آمد، کار سختی نیست و زیبایی و کاریزمای بلوچی قطعاً به این جذابیت افزوده است.

۶- The Apartment (1996)
این معمای عاشقانه ساخته شده در سال ۱۹۹۶ با بازی بلوچی و شریک زندگی سابقش، ونسان کسل، داستان مردی را جستوجو می کند که به تازگی نامزد کرده است اما بعد از دیدن بزرگترین عشق اسبق خود، نهایت تلاش خود را می کند تا مسیر زندگی آنها مجدد تلاقی اشکار کند. این فیلم وسواس فکری مکس نسبت به عشق سابقش را به عکس میکشد و این چنین مخاطبان را با ستایشگر دیرینهاش (رومن بورینگر) آشنا میکند که جدایی آنها را ترتیب داده است. آپارتمان یک فیلم کمدی رمانتیک سرگرم کننده و یک تاثییر فیلمسازی شیک به کارگردانی ژیل میمونی است. در حالی که این فیلم یک مدخل تعیین کننده در دوران حرفه ای چند دهه بلوچی نیست، اما آپارتمان تا این مدت یک تریلر دلنشین برای افرادی است که از این ژانر لذت می برند و به همین خاطر قیمت دیدن دارد. علاوه بر این، این فیلم از یکی از آثنار نویسنده مشهور، ویلیام شکسپیر، به نام “رویای یک شب نیمه تابستان” الهام گرفته شده است.

۵- Irreversible (2002)
برگشت ناپذیر برای مضامین سنگینی که به آن ها پرداخته و تصاویر آزاردهنده و همراه با خشونت تجاوز جنسی و خشونت فیزیکی اش، فیلم قابل پیشنهاد ای نیست، اما بدون شک یکی از به یاد ماندنی ترین آثار مونیکا بلوچی تا به امروز است. این فیلم غمگین کننده به کارگردانی گاسپار نوئه وقایع یک شب غم انگیز در پاریس را به عکس می کشد، جایی که دو مرد (کسل و آلبر دوپونتل) به جستوجو انتقام خشونت و قساوت علیه زن مورد علاقه او می باشند. در حالی که تماشای این فیلم دشوار است اما زیاد تر در رابطه آن سوء تفاهم پیش آمده، و به سختی می توان آن را بدون بد شدن حالتان از ابتدا تا انتها تماشا کنید (سپس از بالا رفتن تیتراژ برای مدتی در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند)، فیلم برگشت ناپذیر زیاد خوب روایت شده و دارای بازی های به یاد ماندنی است. با داستان سرایی بی عیب و نقص، این فیلم جنجالی ساخته سال ۲۰۰۲ فرانسوی در ژانر افراط که به ترتیب وقتی معکوس روایت می شود، به مضمون ناامیدی و استیصال وجودی می پردازد. بلوچی در مصاحبه ای درمورد این فیلم تصریح کرده است: «هنگامی در این فیلم بازی کردم، هیچ کس باور نمی کرد که این فیلم همان چیزی شود که شد».

۴- The Man Who Sold His Skin (2020)
یکی از تازه ترین پروژه های این بازیگر، فیلم مردی که پوستش را فروخت، درامی تامل برانگیز از کوثر بن هنیه با تمرکز بر پناهجویی سوری به نام سام (یحیی مهینی) است که بدن خالکوبی شده اش به یک تاثییر هنری زنده تبدیل شده و در یک موزه به نمایش گذاشته می شود. با یک داستان خلاقانه و تامل برانگیز، فیلم مردی که پوستش را فروخت یک نقد نیشدار اجتماعی هوشمندانه را در رابطه این که دنیای هنر تا چه اندازه می تواند سوء منفعت گیری گرانه باشد و این که زندگی مهاجران تا چه اندازه بی اهمیت است، را در اختیار مخاطبان خود قرار می دهد. فیلم دلنشین بن هنیه که در رابطه منفعت گیری از مردم به گفتن کالا تمرکز دارد، بلوچی را در یکی از باورپذیرترین و دلنشینترین بازیهایش (که او بلافاصله به آن جواب مثبت داد) مشخص می کند.

۳- The Wonders (2014)
داستان فیلم The Wonders در حومه شهر توسکانی اتفاق می افتد و ماجرای خانواده ای زنبوردار را جستوجو می کند. هنگامی یک پسر نوجوان رنج کشیده از راه می رسد و دختر نابالغ خانواده (ماریا الکساندرا لونگو) برای وجود در یک برنامه تلویزیونی داخل یک مسابقه می شود، اسایش خانواده به هم می خورد. فیلم آلیس رورواچر که برنده جایزه جشنواره فیلم کن نیز شد، واقعاً از نظر بصری دلنشین است. اگرچه داستان سرایی آن به تنهایی به قدر کافی قانع کننده است که تماشاگران را به اندوخته گذاری روی فیلم ترغیب کند، فیلمبرداری The Wonders یکی از قوی ترین جنبه های این فیلم است. به شیوه ای زیاد طبیعی و واقع بینانه، این فیلم پیامی تفکر برانگیز و قابل فهمیدن درمورد عشق خانوادگی را به مخاطب منتقل می کند. مونیکا بلوچی در این فیلم نقش “پری” دلنشین و هیپنوتیزم کننده، مایلی کاتانا، مجری برنامه را بازی می کند. او یک لباس سفید بلند به تن داشته و موهای سفیدش کاملاً او را نزدیک می کنند.

۲- The Passion of the Christ (2004)
این درام اقتباسی از کتاب مقدس که آخرین ساعات زندگی عیسی مسیح (جیم کاویزل) را در ناصره در روز مصلوب شدنش در اورشلیم به عکس می کشد، وحشت مادرش مریم (مایا مورگنسترن)، حواریونش و مری ماگدالن (بلوچی) را بعد از این که می فهمند مسیح به اعدام محکوم شده به نمایش می گذارد. مری ماگدالن شخصیتی است که مسیح او را از ورطه لعنت و نفرین ابدی نجات داده می بود و اکنون به یکی از پیروان وفادار مسیح تبدیل شده است. مصائب مسیح فیلم مناسب همه نیست – به خصوص با دقت به مضامین سنگینی که به آن می پردازد و تصاویر زیاد خشونت باری که دارد (از جمله صحنه به صلیب کشیده شدن و مرگ وحشتناک عیسی مسیح) – با این حال، برای تلاش های بازیگری مونیکا بلوچی قیمت تماشا دارد. این بازیگر در فیلم می درخشدف در حالی که بازی آرام اما قدرتمندی را اراعه می دهد که در روایت فیلم نقش مهمی دارد. نیازی به گفتن نیست که این فیلم ساخته شده در سال ۲۰۰۴ انتخاب خوبی برای افرادی است که با داستان آن آشنا می باشند و از آن متاثر می شوند.

۱- Malèna (2000)
بعد از این همه سال، مالنا به گفتن یکی از مهم ترین فیلم های کارهای مونیکا بلوچی باقی مانده است. این فیلم تراژیک و تکان دهنده بر روی پسری ۱۲ ساله (جوزپه سولفارو) تمرکز دارد که در بحبوحه جنگ به سن بلوغ می رسد و خود را شیفته زنی می بیند که در یک شهر کوچک و محافظه کار در سیسیل زندگی می کند. فیلم Malèna به کارگردانی جوزپه تورناتوره – ذهن نابغه پشت یکی دیگر از شاهکارهای سینمای ایتالیا یعنی سینما پارادیزو – فیلمی عمیقاً اثرگذار است. این فیلم یک نقد اجتماعی قوی دارد که به نگاه شیء گرایانه به زنانی می پردازد که زیاد تر از آنها سوء منفعت گیری می شود؛ زیاد تر توسط مردان. این درام ساخته شده در سال ۲۰۰۰ که اکنون به اندازه همان سال اکرانش قابل فهمیدن و تاثیرگذار و یقیناً دلنشین است، بدون شک قسمت مهمی از کارنامه هنری بلوچی است و او را به گفتن یک قهرمان بزرگ در داستان های سینمایی تثبیت کرده است. این بازیگر در مصاحبه ای درمورد این فیلم حرف های است: “این یک فیلم مهم می بود چون یک فیلم ایتالیایی می بود که به سراسر جهان سفر می کرد. برای ایتالیا، Malèna یک فیلم بزرگ می بود.”
دسته بندی مطالب
کسب وکار
[ad_2]
منبع