به گزارش راسخ
توانایی Dragon’s Dogma 2 از همان دقایق ابتدایی، یادآور سفری است که نزدیک به ۱۳ سال پیش با ایتسونو و تیمش توانایی کردیم. ایدههایی بکر اما قدیمی که سالها پیش امتحانشان را بعد دادند؛ ولی لزوما تا امروز و پیش از این به بهترین شکل اجرا نشدهاند. «درگنز داگما ۲» فرصتی مجدد برای تیم گسترشدهنده Devil May Cry است تا ایدههای قدرندیدهشان را با ظاهری نو و اجرایی کمنقص روبه رو مخاطب بگذارند. تواناییای که اگر درگیرتان کند، حداقل ۱۰۰ ساعت لذتقسمت و پر از ماجراجویی را اینده خواهید داشت. با بازدید ویجیاتو از بازی Dragon’s Dogma 2 همراه باشید.
محبوبیت روزافزون مترویدونیاها، شکلگیری زیرژانر سولزلایک و یقیناً پیروزی روزهای ابتدایی «درگنز داگما ۲» (خلاف نسخه اول که برای تبدیل شدن به یک تاثییر کالت به زمان نیاز داشت) احتمالا در ظاهر ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند؛ اما در بعدعرصه همه یک چیز را فریاد میزنند: «آن بیرون مخاطبانی می باشند که دوست ندارند بازیساز دستشان را بگیرد و هر مکانیک، پازل، درگیری و … را دیکته کند». برای لذت بردن از توانایی سفر یا بهتر بگویم سفرهایتان در «درگنز داگما ۲» ملزوم است تا قبل از هر چیزی از این چنین بازیهایی لذت ببرید. عناوینی که دست مخاطبشان را نمیگیرند و فقط با معارفه مکانیکهای پایه، شما را در برابر خیل عظیمی از امکانها قرار خواهند داد.
احتمالا با خود بگویید این ویژگیها را پیش از این در هر بازی جهان باز که سیستمدیزاین نسبتا خوبی داشته باشد نیز دیدهایم: «مجموعهای از اتفاقات که امکان پذیر در محیط بازی یافت شوند و گیمر با مکانیکهایی که در اختیار دارد روی آنها تاثییر بگذارد». مثال درجه یک و با عمق بالایش را بگذاریم نسخه World از سری «مانستر هانتر» و نسخهی صنعتی شدهتر را «فارکرای». «درگنز داگما ۲» احتمالا در تعداد بسیاری از المانها قابل قیاس با عناوین فرد دیگر باشد؛ اما در بطن خود الماسی دارد که در هیچ تاثییر فرد دیگر نخواهید یافت. جنسی از آزادی عمل و حس رهایی که امروز کمتر عنوانی جرئت دادن آن به مخاطب را دارد.


سازندگان «درگنز داگما ۲»، اتفاقات آن را در جهانی موازی با نسخهی اول میبینند. این توجیه علتشده است تا برخی از رویاروییها و در کل مناسبات جهان بازی، حس تواناییی تناسخ بازی اول را به گیمر دهد. حتی کپکام برای فصل افتتاحیه از لفظ «درگنز داگما» منفعت گیری میکند و عدد «دو» را هیچ جایی از بازی نمیبینیم. با این حال و با وجود رویکرد دلنشین گسترشدهندگان به قصه و جهان بازی، همه چیز نهتنها بوی تکرار ندارد، بلکه حس یک تکامل بینظیر در قیاس با نسخهی قبل خود را به مخاطب میدهد. برای عنوانی که پیش از اراعه قسمت ساخت و شخصیسازی شخصیت خود را به رایگان در اختیار گیمرها قرار داده است، «درگنز داگما ۲» یک غافلگیری بزرگتر هم دارد: ویژگیهای ظاهری شخصیت شما روی توانمندیهای او نظیر دویدن، مبارزه کردن، فاصلهی حملات و … نیز اثرگذار خواهند می بود.
این نسخه هم بههمانند بازی قبل قصهی Arisen و سفرش برای بازپسگیری سرزمین خود را روایت میکند. خواندن این جمله برای افرادی که بازی اول را توانایی کردهاند، به گمان زیاد به معنی داستانی معمولی و نهچندان درگیرکننده است. گفتن DD2 اما یقین میشود که به اندازهی کافی شخصیتهای فرعی دلنشین و یقیناً کشش داستانی برای ادامه دادن بازی پیشرویتان قرار دارد. این اتفاق بهلطف پویاتر شدن انتخابها و یقیناً مسیر هر ماموریت، جان تازهای میگیرد. دقت به المانهایی چون زمان، محل وقوع و حتی زمان انجام هر ماموریت (شب یا روز)، از جمله مواردی است که بازی برایشان به شما هشداری نمیدهد. در واقع بهتر بگوییم، «درگنز داگما ۲» برای هیچ چیزی هشدار نمیدهد. همه چیز همان ساعات ابتدایی پیشرویتان قرار میگیرد و مکانیکها یکی بعد از فرد دیگر معارفه خواهد شد (اگرچه وسعت بازی آنقدر بالاست که این معارفهها تا چند ده ساعت اول هم ادامه دارند).
زمان زمان بازی
قسمت داستانی: ۳۵ ساعت
کامل کردن همه قسمتها: ۱۰۰ ساعت
کلیدیترین ایدهای که «درگنز داگما ۲» و بهطور کل این فرنچایز را از دیگر عناوین همقطار خود جدا میکند، ساخت شکلی از تواناییی جهاناشتراکی (Shared World Experience) از طریق «پاون»ها است (Pawn). بازی یک توانایی کاملا تکنفره است، اما در ابتدای این تواناییی تکنفره از گیمر خواسته میشود تا یک همراه یا همان Pawn برای خود بسازد. ساخت «پاون» درست بههمانند شخصیت مهم است و حتی کلاسها نیز شبیه می باشند. «لحظهی جادویی» توانایی Dragon’s Dogma 2 نیز دقیقا همین تعامل با سیستم پاونها است. شما علاوه بر پاون مهم خود، میتوانید دو شخصیت همراه دیگر نیز داشته باشید. این پاونها میتوانند توسط سازندگان بازی ساخته شده باشند و یا یک پاون ساختهشده توسط دوستانتان باشد. تفاوتی نمیکند. هر سفر با پاونهای متنوع، رنگ و بوی فرد دیگر دارد و هر یک بخشی از این تواناییی متفاوت می باشند. برخی این امکان را دارند تا شما را در ماموریتهای داستانی همراهی کنند و برخی دیگر مبارزان قابلی می باشند. برخی میتوانند به زبانی خاص سخن بگویید کنند و برخی امکان پذیر حامل یک بیماری خطرناک باشند. این اتفاقها و تنوع کنشها، برای پاون شما نیز وجود دارد. درست وقتی که شما مشغول بازی هستید، دیگر گیمرها هم میتوانند پاون شما را به خدمت بگیرند. پاون شما زمان برگشت از خاطراتش با دیگر گیمرها میگوید و یقیناً با هر سفر پختهتر از قبل میشود.


از درگیری سیستمها گفتیم و جادویی که «درگنز داگما ۲» را از آثار شبیه جدا میکند. بگذارید دقیقتر لوپی که گیمر در هر بار سفر خود توانایی میکند را در قالب یکی از سفرهای خودم مرور کنیم: «سپس از گرفتن ماموریت مهم و درست وقتی که دچار مبارزه با یک اوگر بودم، وجود یک گریفین کاملا مسیر مبارزه را تحول داد. ترکیب وجود جادوگرها در تیم پاونهایم و پشتیبانی گرفتن از قابلیت افزایش سلامتی آنها، قطعا یکی از برگهای برندهام در این مبارزه است. سپس از چندین دقیقهی طاقتفرسا، خوش خیال فکر میکنم که گاری که از دور دست در جاده میبینم، قرار است مسیر را آسانتر کند. فارغ از اینکه نیمهشب با دعواهای بینراهی، با همراهانم ناچار به کمپ کردن در میانهی مسیر خواهم شد و ادامهی سفر را فردا صبح توانایی می کنیم». هر یک از این برخوردها، اتفاقات و تعاملها یکتا می باشند و بازی یک اکوسیستم زنده از هیولاها، اتفاقات و کنشها است. اگرچه در ساعات ابتدایی این لوپ به چند گروه دشمن ساده ختم میشود؛ اما اگر از بیست ساعت اول جان سالم به در ببرید و مکانیکها را به خوبی بیاموزید، تازه ماجراجوییهایتان اغاز میشود.
هوش مصنوعی پاونها خطاهای اختصاصی به خود را دارد و فرمانپذیریشان همیشه در بهترین شرایط نیست؛ اما «درگنز داگما ۲» به گفتن اثری که قسمت بسیاری از توانایی خود را حول محور این مکانیک میگذارد، از آزمونهایش سربلند خارج میشود. دنیای بازی پویاست، همراهانتان رفتاری پویا دارند و این دو در کنار هم علتخواهد شد تا هیچ زمان حس نکنید که این توانایی یکنفره و بدون وجود دیگر گیمرهاست. امروز دیگر کمتر ناشر و گسترشدهندهای جرئت پر و بال دادن به این چنین ایدههای متغیری را دارد و باید از کپکام و تیم گسترشدهندهی بازی برای این مورد قدردان می بود. اگرچه کپکام بهگفتن ناشر در عرصهی پرداخت درون برنامهای و هماین چنین قرار ندادن حالت اغاز مجدد بازی (New Game) حسابی خلاف فلسفهی گسترشدهندهی خوشذوق خود عمل کرد؛ اما با این حال Dragon’s Dogma 2 آنقدر سرگرمکننده و جهانش آنقدر پر از اتفاق است که حواشی را به راحتی فراموش کنیم و از تاثییر جاری لذت ببریم.

موتور گرافیکی RE در مسیر دشوار ساخت یک تاثییر جهانباز، آن هم با وسعت زیاد بالا موفق ظاهر میشود؛ اگرچه ناامیدی بزرگ برای گیمرهای کنسولی، کارکرد بازی روی این پلتفرمها خواهد می بود. بهنظر میرسد که گسترشدهندگان با اندکی زمان بیشتر میتوانستند بازی را حداقل در محیطهایی چون شهرها و مکانهای با NPC زیاد، به عنوانی با فریمریت متعادلتر تبدیل کنند. اگر روی رایانههای شخصی قوی بازی را توانایی میکنید که دلواپس نباشید؛ اما اگر کنسول خانگی دارید و یا پیسی شما چندان قوی نیست، به گمان زیاد لحظاتی در بازی خواهند می بود که از آن نومید خواهید شد. درست خلاف گیمپلی و روال گشت و گذار در محیط که هیچ زمان ناامیدتان نخواهند کرد.
گفتن Dragon’s Dogma 2 ایدههای درجه یک و دوستداشتنی نسخه اول خود را به شکلی بهتر و کاملتر اجرا میکند و ریسکهای بسیاری را در این مسیر به جان میخرد. ریسکهایی که به سود بازی همه خواهد شد و آن را تبدیل به یکی از خاصترین اکشن-نقشآفرینیهای چند سال تازه و یکی از بهترینهای سال جاری میلادی تا به اینجای کار میکند.
نقد و بازدید بر پایه نسخه Playstation 5 انجام شده است.
خلاصه بگم که…
«اندکی صبر». این تنها پاسخم به گیمرهایی است که بازیهای اکشن-نقشآفرینی را دوست دارند، اما حس میکنند نمی توانند با «درگنز داگما ۲» و دنیای کمنظیرش راحت باشند و از آن لذت ببرند.


میخرمش…
اگر بازیهای اکشن-نقشآفرینی را دوست دارید و یقیناً به جستوجو چند ده ساعت تواناییی بیهمانند در این ژانر هستید، «درگنز داگما ۲» را از یاد نبرید. این توانایی، دنیا و مکانیکها را هیچ جای دیگر به این شکل در کنار هم نخواهید یافت.
نمیخرمش…
حوصلهی دچار شدن با یک تاثییر عمیق و دنیای پرجزئیات را ندارید؟ دوست ندارید به حال خودتان در یک نقشهی بزرگ و بین چند ده ماموریت گوناگون رها شوید؟ مبارزات با هیولاهای بزرگ و تواناییی درگیریهای اکوسیستمهایشان برایتان دلنشین نیست؟ اگر جواب به این سوالها «خیر» باشد، قطعا میتوانید ۷۰ دلارتان را به بازی فرد دیگر تعلق بدهید.

-
امتیاز ویجیاتو۹۰ - امتیاز کاربران
- امتیاز متاکریتیک۸۶
دسته بندی مطالب
کسب وکار